باید عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و روحى دارند. جسم عبادات، به تنهایى کافى نیست. نماز را که انسان بخواند ولى در حال نماز توجه به خود ذکر نداشته باشد، ملتفت نباشد که چه مىگوید و با چه کسى حرف مىزند، مضامین نماز را بهکلى از روى غفلت ادا بکند، این نماز، نماز بىفایدهاى است.
البته کسانى که عربى نخواندهاند و معناى این جملات را نمىدانند، اگر در حال نماز همین اندازه توجه پیدا کنند که با خدا حرف مىزنند و به یاد خدا باشند، این هم بهره خوبى است؛ ولى سعى کنید که معناى نماز را بدانید. یاد گرفتن معناى نماز، کار خیلى آسانى است؛ خیلى زود مىتوانید ترجمه این چند جمله را یاد بگیرید. نماز را با توجه به معناى آن بخوانید. این نماز است که «قربان کلّ تقىّ» خواهد بود. نمازْ نزدیککننده انسان به خداست اما نزدیککننده انسان باتقوا. 1369/02/06
همهى آحاد نمازگزار باید سعى کنند که نماز را با توجه به معانى کلمات بخوانند، یعنى در نماز با خداى عزیز و رحیم سخن بگویند. این است آن سرچشمهى فیضى که جان نمازگزار را سیراب مىکند. البته این حقیقت نباید دستاویزى براى نفس بهانهگیر باشد که اگر توفیق چنین توجه و حضورى نیافت، نماز را ترک کنند.
نماز در هر صورت واجب و فریضه است و تارکِ نماز بزرگترین فرصت ارتباط با خداوند سبحان را از دست مىدهد.
لازم است دستاندرکاران، اوراقى شامل ترجمهى نماز در همهى سطوح، فراهم و میلیونها نسخه از آن را در همه جا منتشر کنند. به هر کسى باید این امکان را بدهید که معانى کلمات نماز را بفهمد. 1377/06/18
برچسبها: فصل الخطاب